سیرالملوک: سیاست نامه
نویسنده:
خواجه نظام الملک
مصحح:
هیوبرت دارک
امتیاز دهید
سیر الملوک با سیاست نامه اثر خواجه نظام الملک طوسی یکی از آثارمهم نثر فارسی در قرن پنجم هجری است که در باب آیین فرمانروایی و کشور داری نگاشته شده است .
روانی و شیوایی و ایجاز سخن دراین کتاب چنانست که اهل ادب آن را یکی از چند کتاب معدود گرانبهای دانسته اند که برای فرا گرفتن دقایق هنر نویسندگی باید از آنها بهره جست.
این کتاب ارجمند نیز مانند بسیار دیگر از شاهکارهای زبان فارسی از گذشت زمان و تصرف کاتبان آسیب فروان دیده است و حق این بود بشیوه علمی که محتاج همت و حوصله بسیار است درآن نگریسته شود هیوبرت دارک از ایرانشناسان انگلیسی این مهم رابر عهده گرفته و پس از سالها تحقیق اینک نسخه منقحی فراهم آورده است که اصلح نسخه های موجود است از کوششهای مفید دارک تحقیق درلغات و اصطلاحات وقواعد دستور زبان این کتاب است که راه را برای مطالعه دیگر محققان می گشاید و دوستداران زبان فارسی را به دقت در متون و جستجوی نکته های تازه بر می انگیزد .
سیر الملوک با وجود نشرهای گوناگون آن در اروپا و ایران، اثری ناشناخته است و در طبقهبندی موضوعی فرهنگ ایرانی در جای مناسب خود قرار نگرفته و به همین دلیل درباره آن داوریهای ناروایی هم شده است.قوامالدین ابوعلی حسن طوسی، نظام الملک 30 سال از دبیری در حکومت بلخ تا صدارت دستگاه الپ ارسلان و ملکشاه در قلمروی که گاه از مرز ترکستان تا آسیای صغیر و از آذربایجان تا کرمان گسترش داشته، روزها، هفتهها، ماهها و سال ها در کار بوده و چه بسا ایام پراضطرابی را گذرانده و از نگرانی کارهایی که به انجام نمیرسیده یا از سستی و خیانت کارگزاران دیگر دلتنگ بوده است برخی از عناوین فصلهای مختلف کتاب عبارتند از در شناخت نعمت پروردگار، پرسیدن از کار دین، فرستادن پیک، احتیاط در اجرای فرمانها، رسولان و سفیران، سفره و پذیرایی، ترتیب دادن بار، نوا به معنی گروگان، زنان درباره و زیردستان، حساب دخل و خرج ولایتها.
بیشتر
روانی و شیوایی و ایجاز سخن دراین کتاب چنانست که اهل ادب آن را یکی از چند کتاب معدود گرانبهای دانسته اند که برای فرا گرفتن دقایق هنر نویسندگی باید از آنها بهره جست.
این کتاب ارجمند نیز مانند بسیار دیگر از شاهکارهای زبان فارسی از گذشت زمان و تصرف کاتبان آسیب فروان دیده است و حق این بود بشیوه علمی که محتاج همت و حوصله بسیار است درآن نگریسته شود هیوبرت دارک از ایرانشناسان انگلیسی این مهم رابر عهده گرفته و پس از سالها تحقیق اینک نسخه منقحی فراهم آورده است که اصلح نسخه های موجود است از کوششهای مفید دارک تحقیق درلغات و اصطلاحات وقواعد دستور زبان این کتاب است که راه را برای مطالعه دیگر محققان می گشاید و دوستداران زبان فارسی را به دقت در متون و جستجوی نکته های تازه بر می انگیزد .
سیر الملوک با وجود نشرهای گوناگون آن در اروپا و ایران، اثری ناشناخته است و در طبقهبندی موضوعی فرهنگ ایرانی در جای مناسب خود قرار نگرفته و به همین دلیل درباره آن داوریهای ناروایی هم شده است.قوامالدین ابوعلی حسن طوسی، نظام الملک 30 سال از دبیری در حکومت بلخ تا صدارت دستگاه الپ ارسلان و ملکشاه در قلمروی که گاه از مرز ترکستان تا آسیای صغیر و از آذربایجان تا کرمان گسترش داشته، روزها، هفتهها، ماهها و سال ها در کار بوده و چه بسا ایام پراضطرابی را گذرانده و از نگرانی کارهایی که به انجام نمیرسیده یا از سستی و خیانت کارگزاران دیگر دلتنگ بوده است برخی از عناوین فصلهای مختلف کتاب عبارتند از در شناخت نعمت پروردگار، پرسیدن از کار دین، فرستادن پیک، احتیاط در اجرای فرمانها، رسولان و سفیران، سفره و پذیرایی، ترتیب دادن بار، نوا به معنی گروگان، زنان درباره و زیردستان، حساب دخل و خرج ولایتها.
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1392/01/09
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سیرالملوک: سیاست نامه
اورمزد خداى نگاهبانتان
ایدون باد....
در سده ی پنجم سلاطین سلجوقی وزیر گنوسیست عمیدالملک کندری را کشتند (سال 456ق) و به جای او خواجه نظام الملك (408- 485ق) را به وزارت گماردند.
او نویسنده ی کتاب سیاست نامه است که می توان آن را
آخرین دفاع رژیم بردگی در دادگاه تاریخ بشری نامید.
او که خود در یک خانواده ی ایرانی و گنوسیست زاده بود، برای حفظ منافع طبقاتی فئودالی خود در فصل 47 آن کتاب به دولت سلجوقیان سفارش میکند که:
به جای ایرانیان گنوسیست از ترکان که سنی تر هستند در کارهای دولتی استفاده کنند.
او برای ستون بندی زیر دیوار در هم ریخته ی تسنن خلیفگان عرب به پا خاست و مدرسه های نظامیه را برای جلوگیری از گسترش بیشتر فلسفه ی فارابی، ابن سینا، سجستانی و کرمانی برپا داشته، در آن ها مذهب اشعری را که فلسفه را از مضمون علمی تهی کرده بود به تدریس ایدئولوژیک به دست فقیهان دربار خلیفه ی عرب سپرد.
یعنی نظام الملك سلاح ایدئولوژيك ایرانیان را به دست دشمنانشان حکام عرب سپرد.
لیکن با همه ی این بدخواهی نظام الملك، نباید جنبه ی مثبت کار او را نیز نادیده گرفت
نظام الملك با رسمیت دادن به مذهب اشعری که خود مذهبی نیمه گنوسیست و منشعب از «معتزلی» میبود، در حقیقت تسنن سلفی عرب را که از زمان مامون زخمی شده، بیمار میبود بکشت و به زیر خاك دفن کرد و مردم خاورمیانه را از شر آن خلاص کرد.
پروفسورمنزوی
خیلی ممنونم به جهت سایت خوب و پربارتون
سیاست نامه کتابی است در سلامت انشا و روشنی مطلب و تنوع موضوع در میان کتب فارسی کم نظیر است
اگر چه خواجه در انشا این کتاب فصاحت و بلاغت هنر نمایی و مهارت را به نهایت رسانده اما چون احاطه کامل به تاریخ نداشته و تعصب مذهبی خالی نبود هم اغلاط تاریخی فراوان در ان دیده می شود و هم نسبت باهل سایر ملل و نحل غیر از اصحاب سنت از قلم خواجه ناسزهایی و تهمت هایی ناروایی جاری شده است
عباس اقبال
در ضمن در نسخه ای که اقبال تحصیح کرده هم چاب قبل از انقلاب و هم بعد از ان تقریبا سه حکایت شاید هم بیشتر حذف شده به علت شاید اخلاقی اما این نسخه کامل است به احتمال زیاد
و فصل هایی 42 و 43 و 44و 45 و 46 و 47 بقول خواجه درباره بد مذهب و بد کیش هاست
سیر الملوک با وجود نشرهای گوناگون آن در اروپا و ایران، اثری ناشناخته است و در طبقهبندی موضوعی فرهنگ ایرانی در جای مناسب خود قرار نگرفته و به همین دلیل درباره آن داوریهای ناروایی هم شده است.قوامالدین ابوعلی حسن طوسی، نظام الملک 30 سال از دبیری در حکومت بلخ تا صدارت دستگاه الپ ارسلان و ملکشاه در قلمروی که گاه از مرز ترکستان تا آسیای صغیر و از آذربایجان تا کرمان گسترش داشته، روزها، هفتهها، ماهها و سال ها در کار بوده و چه بسا ایام پراضطرابی را گذرانده و از نگرانی کارهایی که به انجام نمیرسیده یا از سستی و خیانت کارگزاران دیگر دلتنگ بوده است برخی از عناوین فصلهای مختلف کتاب عبارتند از در شناخت نعمت پروردگار، پرسیدن از کار دین، فرستادن پیک، احتیاط در اجرای فرمانها، رسولان و سفیران، سفره و پذیرایی، ترتیب دادن بار، نوا به معنی گروگان، زنان درباره و زیردستان، حساب دخل و خرج ولایتها.
امروز عتبه الکتبه رو میخوندم. حکمها و منشورهای سلطان سنجر است. توی یک حکمی دارد تدریس مدرسه ی نظام نیشابور را به یک عالمی تفویض می کند. اشکمو دراورد از بس که فرمان داد که متعلمان را " به مزید اعزاز و تبجیل ممیز گردانند و جرایات و مشاهرات ایشان روان دارند و فراغ دل ایشان جویند" و خلاصه کاری کنند که آب در دل شاگردان تکان نخورد که اعلام علم برافراشته شود و استفادت علم به دولت قاهره رسد.
ولله ما هم علم آموزیم اما لابد اشکال از دل ماست که آب تویش در تلاطم است!
آن موقع ها دانشجو چه ارج و قربی داشته و حالا ...
البته دانشجو ها. دانشجو!
باید که احوال قاضیان مملکت یگان یگان بدانند و هر که از ایشان عالم و زاهد و کوتاه دست تر باشد او را بر آن کار نگاه دارند و هر که نه چنین بود او را معزول کنند و دیگری را که شایسته باشد
بنشانند، و هر یکی را از ایشان به اندازه او کفاف و مشاهرت اطلاق کنند تا او را به خیانتی حاجت نیفتد. این کار مهم و نازک است از بهر آنکه ایشان بر خون ها و مال های مسلمانان مسلط اند.
چون حاکمی به جهل یا به طمع یا به قصد، امضای حکمی کند و سجلی دهد بر حاکمان دیگر لازم شود آن حکم بد را معلوم پادشاه گردانیدن و آن کس را معزول کردن و مالش دادن.
و گماشتگان باید که دست قاضی قوی دارند و رونق در سرای او نگاه دارند و اگر کسی تعذری کند و به مجلس حکم حاضر نشود و اگر محتشم بود او را به عنف و کره حاضر کنند که قضا به روزگار یاران پیغمبر
(علیه الصلوه و السلام) به تن خویش کرده اند و کسی دیگر را نفرموده اند از بهر آن تا جز راستی نرود و هیچ کس پای از حکم باز نتواند کشید و به همه روزگار از گاه آدم( علیه السلام) تاکنون در هر ملتی و
ملکی عدل ورزیده اند و انصاف داده اند و به راستی کوشیده اند تا ملک سال های بسیار در خاندان ایشان بمانده است.